Thursday, September 29, 2005

از دفتر خاطرات یک جوکر سیاه

جوکر رنگی عزیزسلام
دلم می خواهد یعنی از وقتی از اون سفر برگشتی لبانت را ببوسم
اما من ضعیف من این اجازه را نمی دهد
دفترچه خاطراتم را باز میگذارم روی میز
دلم می خواهد وقتی به خانه برگشتی ببینی
اس دل چند بار من را به پوکر دعوت کرده امشب میرم

1 comment:

Anonymous said...

...باید ادامه داد
...زندگی جریان دارد