Monday, August 29, 2005

زندگی


پسر گیج و منگ از اینکه نقشی توی فیلم گرفته به خانه برگشت
سکوت بود
نور کمرنگی از پرده روی میز افتاده بود
در امتداد نور پاکت نامه ای دید
نامه را باز کرد
نوشته تنها مرد زندگیش بود
عزیزم
رفتم
پسر غمگین به خیانتی که برای گرفتن نقش کرده بود فکر میکرد

No comments: