آینه تخت
پسر کوچولو شمرده شمرده داستان پینوکیو را برای پدرش می خواند:...پینوکیو...بعد از...چند...لحظه...تبدیل به...یک...الاغ کامل...شد...کمکدارم...کمکدارم...پدر:کمک دارم خر می شوم.کودک ادامه داد:کمک دارم خر می شوم
پسر کوچولو خندید و به سمت آینه رفت.تصویر خودش را نگاه کرد.دست راستش را بالا برد.تصویر پسر دست چپش را بالا برد.پسر کوچولو زبانش را درآورد.تصویر پسر بوسیدش
صدای پدر می آمد:اینور جو پریدم...اونور جو پریدم...خودم رو تو آب دیدم
پدر لرزید.پسر کوچولو گفت:چی شد بابایی؟پدر آرام گفت:فرشته مرگ رد شد و ادامه داد:سرد بود لرزیدم
16 comments:
سرما هم در جای خودش مطلوبه
مثل خنکای باد کولر در روز گرم تابستانی
نمی دونم در مورد مرگ زیاد می نویسی اما زشت و ترسناک نیست اصلا نوشته هات من فکر می کنم که اون هم یه واقعیت زندگیه که مراحل خودشو داره
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرك است
http://www.nooronar.com/besmellah/archives/story/ inam ye jaye khof.
har margi 1 tavallode
بالا رفتیم دوغ بود
پایین اومدیم ماست بود
قصه ی ما راست بود
...
لرزیدم
سلام کوتاه عزیز
منکه دلم لک زده برای فرشته مرگ اگه دیدیش بهش بگو مازیار یه کار فوری باهات داشت
جون مازیار سفارش مارو بهش بکنی ها خیلی وقته تو صففم
بازم سلام
کوتاه جون یادم رفت بپرسم عزیز برام نوشته بودی که تو هم گول خوردی و عاشق شدی
جریان چیه جیگر ؟
باور کن به کسی نمیگم فقط بین خود ما هزار نفر میمونه باور کن ، به من اعتماد کن عزیزم هاهاهاها
جدا تو هم عاشق شدی ؟
منو بد جوری تو فکر انداختی ها
سلام دوست من .
وبلاگ جدیدی درست کردم به شما هم لینک دادم بخونش ..
به نظر من کار نو و جالبی خواهد بود ... اگر بگذارند منتظر حضور حضرت عالی هستم !
خوب اینه دیگه. شانس اورد . شاید...
با تقدیم هفت شاخه گل
دنی
سلام بابایی مثل همیشه خوب بود
آخ که چقدر دلم برای این داستای کوتاه و پر معنیت تنگ شده بود بعد از چند وقت دوباره که وبلاگت رو می بینم حسابی دارم حال می کنم و خوشحالم که تو هستی و ادامه دادی و داری ادامه میدی
با آرزوی سلامتی برای تو
یه مقاله است که خیلی دوست دارم ترجمه اش کنم مهدی. خواب ام می آد. بخوابم بیدار شم قول می دم ترجمه اش کنم.
آینه هم با این تقارنی که داره.
اصلا یه جوریه که فقط می شه گفت تقارن آینه ای
همين نزديكي هاست !!!
زیبا و ظریف
مثل همیشه
جایی که فرشته مرگ رو از فرزندش مخفی کرد زیرکانه بود
زیبایی به تعبیر زیرکانه و برخورد عارفانه است
Post a Comment