Thursday, March 01, 2007

مسعود فردمنش عزيز من


خواننده: آقاي نويسنده
صداي آهنگ مسعود فردمنش با حالت داش مشتي :هستي باهام بزن قدش. هستم باهات تا آخرش
آقاي نويسنده:بله؟
خواننده:چرا هميشه غمگين مي نويسين؟
آقاي نويسنده:هميشه كه نه بابا. بعضي وقتها هم خيلي غمگين ننوشتم
من :قربون عمت بري ما كه هر چي ديديم غمگين بود
آقاي نويسنده:اولا من عمه ندارم
مسعود فردمنش:من بچه ايرانم من عاشق ايرانم
خواننده:زكي
من:ببخشين زكي رو براي آقاي نويسنده اومدين يا براي مسعود فردمنش عزيز من؟
خواننده بدون توجه به من رو به آقاي نويسنده كرد و گفت:ادامه بدين لطفا
آقاي نويسنده:دوم هم اينه كه شاد نوشتن يه خورده استعداد مي خواد كه من ندارم
من:داري ...يادت رفته تو سربازي براي بچه ها چه نامه هايي مينوشتي ؟
آقاي نويسنده :آره يادم رفته
من :چقدر لج بازي تو
خواننده:ببخشين شما كي هستين وسط بحث ما خودتون رو نخود آش كردين؟
من:بله حق با شماست من ساكت مي شم
آقاي نويسنده:شايد دفعه بعد يه جوري داستان بنويسم كه حال كني
من :با مني؟
خواننده :باز تو خودتو قاطي كردي؟
من:ببخشيد اگه من از شما دفاع مي كردم انقدر گير بهم مي دادين؟
خواننده:راستش نه
من:اهه !اينجارو ما داريم دعوا مي كنيم آقاي نويسنده داره سيگار مي كشه
آقاي نويسنده:يعني چي سيگارهم نكشم؟
من:نه كار خوبي نيست
خواننده:ببين من اصلا يادم رفت چي مي خواستم به آقاي نويسنده بگم
من:مي خواستي بگي شاد بنويسه
آقاي نويسنده:تو چند خط بالا تر قول دادي خودتو قاطي نكني حذفت مي كنم ها...كاري نداره برام مي دوني كه چيزاي اضافي رو راحت حذف مي كنم
من:خوب بكش سيگار به من چه اصلا
آقاي نويسنده:همون به تو چه
خواننده:ايول الان داشتم فكر مي كردم اگه شاد نمي نويسي حداقل مثل الان دعوا باشه توش
آقاي نويسنده:عجب بابا
من:ما كه عددي نيستيم اما باور كن مي خوايم سوتفاهم رو برطرف كنيم
خواننده:مي خوايم؟مگه شما چند نفري؟
من:ببخشيد اينكه جمع بستم واسه احترام بود
آقاي نويسنده:ولش كن اين خودش رو تو آينه ماچ مي كنه تعجب نكن اگه به خودش ميگه ما
صداي مسعود فردمنش:يكي مي خوام شكل تو باشه گيسوش .بر و روش. حتي به زير ابروش
خواننده:بابا صداي اين آهنگ جواد رو حذف كن از حرف زدنمون
صداي مسعود فردمنش:راه رفتن هات رو بره ياد بگيره. حرف زدن هات رو بره ياد بگيره. ياد بگيره مثل تو خانومي رو
من:اي بابا به اين قشنگي مي خونه
مسعود فرد منش يه لحظه خوندنش رو قطع كرد و رو به من كرد و گفت:انقدر دري وري گفتي كه يادم رفت چي مي خواستم بخونم ...ميشه شما از ما تعريف نكنين
آقاي نويسنده :ببين عشقش تو خواننده ها هم به خودش ميگه ما
مسعود فرد منش بدون اهميت دادن به اين توهين بزرگ ادامه داد خوندنش رو:اگه بياي دوباره كاري برام نداره يه آسمون مي سازم با صد هزار ستاره
خواننده:من كه كلي گيج شدم
آقاي نويسنده:من ديگه نمي نويسم اصلا
من به شوخي گفت:واي نكن اين كار رو
خواننده يه كمي نگاه كرد به من و گفت:همش تقصير تو هست داشتيم معقول حرف مي زديم ها
مسعود فرد منش ادامه داد:شكستي قلبم رو باشه نوش جونت
من بلند شد و مسعود فردمنش رو بوسيد
مسعود فردمنش با همون حالت جاهلي ادامه داد:هر كسي باورت كنه من كه تو رو باور ندارم
من ادامه داد:من نبودم رسوندم كار و به بي وفايي
خواننده:من براي چي اينجام؟
آقاي نويسنده لبخند شرورانه اي زد و گفت:نمي دونم
مسعود فرد منش:پري هات ابرو كمون...مردمونت مهربون
من:دمت گرم مسعود جون

18 comments:

آدم آهنی said...

دمت گرم مهدی جون

Anonymous said...

سلام عزیزم
اولا این که عالی مینویسی !
دوما سری به من بزن خوشت اومد بگو تا لینکت کتم و اگه هم خواستی آی دی یاهوت رو بده تا ادت کنم !

Anonymous said...

سلام
خوشحال شدم که یکی مثل تو (شوخی) اومد تو وبلاگ ارزشمند من (جدی) (نه بازم شوخی) نظر داد
از اینکه تازگی ها از رهبر انقلاب خوشت آمده بهت تبریک میگم و اگه جمله ت را به دکتر احمدی نژاد بگی خوشحال هم میشه
دکتر به شما میگه که از رهبر خوشتون بیاد از من هم بدتون بیاد مهم نیست
میگه ما خاک پای رهبر هم نمیشیم
مطمئن باش که همینو میگه
حالا چرا منو قاطی سیاست میکنی؟ مگه وبلاگ من سیاسیه؟
آره؟
!ببینیمت

Anonymous said...

از طرف نیما , هدیه به مهدی عزیزم

خانه ام ابری ست
یکسره روی زمین ابری ست با آن.

از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟

خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته ست.
در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،
من به روی آفتابم
می برم در ساحت دریا نظاره.
و همه دنیا خراب و خرد از باد است
و به ره ، نی زن که دائم می نوازد نی ، در این دنیای ابراندود
راه خود را دارد اندر پیش

وفا

koooootah said...

سلام تنهاي عزيز من آدرس وبلاگ شما رو ندارم لطفا بنويس

Anonymous said...

6 ام!!!!
این بار نفر 6 ام هستم
- - - - -
1 - متنت توپه
2 - از سبک جدیدت خوشم اومد حسابی
- - - - -
c u

Anonymous said...

نفر 7 هم خودمم
بازم خوندم
فکر کنم یه جایی می شد که دنیای ژوکرها در دنیای تو می شکست!

Anonymous said...

به قول كوتاه دمت گرم

Anonymous said...

agar gahi be harfe kasi goosh mikonam dalil in nist ke hagh ba une!
ya hagh

Anonymous said...

salam dooste man
are man hamoon tanha hastam ke hamin bala nazar dadam
doostetoon ham dar mored man lotf daran
sevoman ba tabadol link movafeghi ?

Anonymous said...

سلام
.
.
.
دوستان بارونی
.
.
.
آدرسم عوض شد

Anonymous said...

چون ادم دروغگویی نیستم معمولا ، باید بگم از پستهای قبلیت بیشتر خوشم اومد و این یکی زیاد بهم نچسبید

Anonymous said...

سلام
من که سر در نیاوردم
احتمالا چون کمی گیریاایم پایینه
دلم بری جوکها ه ذه شه چی کار می کنن؟
خالقشون قهره باهاشون یا حال نمیکنه بنویسه راجه بهشون
؟؟
;)

پسر قبیله said...

جداً سبک جالبي بود
مکالمه رو دوست دارم
ولي دنياي ژوکرها رو هنوز بيشتر دوست دارم
اون قديم قديمي ها
که کوتاه تر بود

Anonymous said...

یادم میاد برای این پستت کامنت گذاشتم... اما الان دیدم که انگار نذاشتم ... شاید خوندم و بعد یادم رفته ...
خوب مثل همیشه ...
شاد نوشتن خیلی سخته !!!
سبز باشی.

Anonymous said...

اینم یه جورشه دیگه

Anonymous said...

اوه خدای من تو باکره هستی؟ این صدای تعجب بر انگیز مرد روس بود!

دختر در حالی که اشک می ریخت سر تکان داد (آری)

مرد روس: برام قابل درک نیست که برای گرسنگی مادرت چنین حراجی کنی!
.
.
.
آپم!

Anonymous said...

وای من عاشق مسعودم
یه تغییراتی تو وبم دادم یه جمله هم نوشتم
زیاد وقتتو نمیگیره خواستی بیا بخون[بدرود]
www.masvivality.blogfa.com