خواننده: آقاي نويسنده
صداي آهنگ مسعود فردمنش با حالت داش مشتي :هستي باهام بزن قدش. هستم باهات تا آخرش
آقاي نويسنده:بله؟
خواننده:چرا هميشه غمگين مي نويسين؟
آقاي نويسنده:هميشه كه نه بابا. بعضي وقتها هم خيلي غمگين ننوشتم
من :قربون عمت بري ما كه هر چي ديديم غمگين بود
آقاي نويسنده:اولا من عمه ندارم
مسعود فردمنش:من بچه ايرانم من عاشق ايرانم
خواننده:زكي
من:ببخشين زكي رو براي آقاي نويسنده اومدين يا براي مسعود فردمنش عزيز من؟
خواننده بدون توجه به من رو به آقاي نويسنده كرد و گفت:ادامه بدين لطفا
آقاي نويسنده:دوم هم اينه كه شاد نوشتن يه خورده استعداد مي خواد كه من ندارم
من:داري ...يادت رفته تو سربازي براي بچه ها چه نامه هايي مينوشتي ؟
آقاي نويسنده :آره يادم رفته
من :چقدر لج بازي تو
خواننده:ببخشين شما كي هستين وسط بحث ما خودتون رو نخود آش كردين؟
من:بله حق با شماست من ساكت مي شم
آقاي نويسنده:شايد دفعه بعد يه جوري داستان بنويسم كه حال كني
من :با مني؟
خواننده :باز تو خودتو قاطي كردي؟
من:ببخشيد اگه من از شما دفاع مي كردم انقدر گير بهم مي دادين؟
خواننده:راستش نه
من:اهه !اينجارو ما داريم دعوا مي كنيم آقاي نويسنده داره سيگار مي كشه
آقاي نويسنده:يعني چي سيگارهم نكشم؟
من:نه كار خوبي نيست
خواننده:ببين من اصلا يادم رفت چي مي خواستم به آقاي نويسنده بگم
من:مي خواستي بگي شاد بنويسه
آقاي نويسنده:تو چند خط بالا تر قول دادي خودتو قاطي نكني حذفت مي كنم ها...كاري نداره برام مي دوني كه چيزاي اضافي رو راحت حذف مي كنم
من:خوب بكش سيگار به من چه اصلا
آقاي نويسنده:همون به تو چه
خواننده:ايول الان داشتم فكر مي كردم اگه شاد نمي نويسي حداقل مثل الان دعوا باشه توش
آقاي نويسنده:عجب بابا
من:ما كه عددي نيستيم اما باور كن مي خوايم سوتفاهم رو برطرف كنيم
خواننده:مي خوايم؟مگه شما چند نفري؟
من:ببخشيد اينكه جمع بستم واسه احترام بود
آقاي نويسنده:ولش كن اين خودش رو تو آينه ماچ مي كنه تعجب نكن اگه به خودش ميگه ما
صداي مسعود فردمنش:يكي مي خوام شكل تو باشه گيسوش .بر و روش. حتي به زير ابروش
خواننده:بابا صداي اين آهنگ جواد رو حذف كن از حرف زدنمون
صداي مسعود فردمنش:راه رفتن هات رو بره ياد بگيره. حرف زدن هات رو بره ياد بگيره. ياد بگيره مثل تو خانومي رو
من:اي بابا به اين قشنگي مي خونه
مسعود فرد منش يه لحظه خوندنش رو قطع كرد و رو به من كرد و گفت:انقدر دري وري گفتي كه يادم رفت چي مي خواستم بخونم ...ميشه شما از ما تعريف نكنين
آقاي نويسنده :ببين عشقش تو خواننده ها هم به خودش ميگه ما
مسعود فرد منش بدون اهميت دادن به اين توهين بزرگ ادامه داد خوندنش رو:اگه بياي دوباره كاري برام نداره يه آسمون مي سازم با صد هزار ستاره
خواننده:من كه كلي گيج شدم
آقاي نويسنده:من ديگه نمي نويسم اصلا
من به شوخي گفت:واي نكن اين كار رو
خواننده يه كمي نگاه كرد به من و گفت:همش تقصير تو هست داشتيم معقول حرف مي زديم ها
مسعود فرد منش ادامه داد:شكستي قلبم رو باشه نوش جونت
من بلند شد و مسعود فردمنش رو بوسيد
مسعود فردمنش با همون حالت جاهلي ادامه داد:هر كسي باورت كنه من كه تو رو باور ندارم
من ادامه داد:من نبودم رسوندم كار و به بي وفايي
خواننده:من براي چي اينجام؟
آقاي نويسنده لبخند شرورانه اي زد و گفت:نمي دونم
مسعود فرد منش:پري هات ابرو كمون...مردمونت مهربون
من:دمت گرم مسعود جون