فلاکت
وحشتناکه...کمرش باد کرده ... کبود شده... صورتش مچاله شده دکتر
صدای دکتر از پشت تلفن: کاری نکنید.الان میام
زن تلفن رو قطع کرد و به سمت شوهرش دوید.تورم کمر مرد تکان های شدیدی می خورد.دوتا نیش سفید و نازک از پشت مرد بیرون زد.زن جیغ زد.مرد توان ناله نداشت.بوی خون اتاق رو پر کرد و به سرعت از جای دو نیش سفید رنگ سر ماهیچه ای زالو بیرون زد.زن بی هوش شد.زالوی خون آلود و بد بو به خودش پیچید و از بدن خالی از روح و خون مرد خارج شد
12 comments:
حالا زالوی تو وحشتناک بود یا توده سیاه من؟؟
سلام کوتاه جان
زالوی خون آشام امروز خون آن مرد را نوشید فردا خون مردی دیگر و این یعنی همان فلاکتی که می گوئی
فلاکت ، فلاکت ، فلاکت
دنیا پر از زالوهای خون آشام است
راستشو بخوای من دوست ندارم اینطوری بمیرم.
زالو
چيزي كه اسمش بد در رفته
www.dozdedelha.blogspot.com
----------
تو بلاگت داستان های جنایی نداشتیم!
اون زالو نبوده!!یدونه از این آلاینها بوده وقتی مرد تو فضا پیما زندگی میکرده باباش کار مردو ساخته!!!
من اينجا به نفع كاوه راي مي دم ... تصوير تو وحشتناك تر بوده كوتاه
koooootah ! what's happening to you?! :(
Be Rooz hastam
سلام
نمیدونی چند بار سعی کردم بیام ولی نمیدونم چرا نمیتونستم بیام و کامنت بزارم
بالاخره امشب موفق شدم
خلاصه باید ببخشی
And thus he died and his sins will catch up! :))
مرسی که شعر حاضری آوردی . شعرت و وبلاگت رو در پست اضافه کردم
Post a Comment