Wednesday, September 19, 2007

خدایا نمی دونم می دونی غربت زده ام؟مرگم رو می خوام نه اونجور که اونبار دادی سخت و وحشتناک.خدایا اگه کار خوب برات با ارزشه در ازای یه کار خوب...حداقل یه کار خوب که کردم تو این دنیا...اونم منتش رو می ذارم سرت در ازای یه کار خوبم یه مرگ ساده بهم بده درد نداشته باشه.خدایا بریدم...خیلی وقته.یعنی نمی دونی؟می دونی.خدایا خوب بخون که این از صد تا فحشم بدتره اگه بفهمی

9 comments:

پسر قبیله said...

گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود

Anonymous said...

یعنی می شه اینجا هم گفت این نیز بگذرد؟!!!

Anonymous said...

kootah ? !!!!!!!!!!!!!
khoobi ?
man chi pas ?

Anonymous said...

نمی‌آیم اگر صدام بزند
حتا اگر بگوید دوستت می‌دارم،
به ویژه همین،
حتا اگر سوگند بخورد
که این همه هیچ نیست
جز عشق عشق.

نور ِ این اتاق
همه چیزی را می‌پوشاند
یک‌سان؛
حتا بازوم سایه‌ای نمی‌اندازد،
نیز همان که روشن شده از نور.

اما واژه‌ی عشق-
واژه تیره می‌شود،
سنگین می‌شود و به لرزه می‌افتد،
می‌خورد، ارتعاش و تشنج
یافتن ِ راهی بر این برگ ِ کاغذ
تا که به آرامش برسیم
در گلوی شفاف‌اش و هنوز جدا،
درخشان، باسن و ران،
موی رهای تو
که درنگ نمی‌شناسد.
***
کاش دستم بهت میرسید تا حسابی حالتو بگیرم
چون حسابی حال منو گرفتی . گرفتی چیه ریدی تو حال و روزم
خدا نکنه عزیزم تو اینگونه کم طاقت که چه عرض کنم کاسه صبرت لبریز بشه
کاش اگر میگفتم کاری از دستم اگر ساخته است در خدمتم واقعا ساخته بود و لایق بودم و میتونستم انجام بدم
اما امیدوارم زیر منت دوست و دشمنت نروی
با همه اینها کوچکتر از آنی هستم که بخواهم چیزی بهت بگم
بی صبرانه در انتظار بهتر شدن اوضاعت هستم

Anonymous said...

کپ کردم
لال شدم !
صبور باش ما همه در مجاز مجازیم !
سر افراز باش

Anonymous said...

nemidonam ki be man goft arezoye marg nakonam

vali arezo mikonam be arezot beresi bade ye omr saadat va khoshbakhti

be ghole marof bade 120 sal

Anonymous said...

nemikonam... arezooye marg...

Anonymous said...

نگید اینجوری...نگید.

واران said...

سلام.چرا اینقدر نامیدانه نوشتی؟حالا چرا مرگ؟