Wednesday, September 27, 2006

ضيافت به صرف مشروب.به ياد يوستين گوردر

جوكر سياه و سفيد كمي از مشروب روي ميز چشيد.لذيذ بود.گفت:مهمون داريم؟جوكر رنگي در حاليكه گلدون گل اطلسي رو كنار پنجره مي گذاشت گفت:آره
جوكر سياه و سفيد :كيه
جوكر رنگي:هموني كه داستان هاي مارو تا حالا نوشته
جوكر سياه و سفيد روي صندلي نشست و گفت:نه
جوكر رنگي :آره
جوكر سياه و سفيد : دلم داره مي لرزه ...دلم يه جوري شده...چي شده ...حالم بده... يعني خالق ما مياد خونه ما؟
جوكر رنگي سه دستمال سفيد روي ميز گذاشت
جوكر سياه و سفيد كه ميشد وحشت رو توي چشماش ديد با حركاتي عصبي دور ميز ميگشت و به كارهاي جوكر رنگي نگاه ميكرد
جوكر رنگي سه گيلاس تميز روي دستمالهاي سفيد گذاشت
جوكر سياه و سفيد:چه قدر خونسردي تو...اون ميخواد بياد اينجا و با ما مشروب بخوره؟اصلا من نميفهمم مگه خالق ما ...اي بابا قاطي كردم
صداي در جوكر سياه و سفيد رو مجبور به نشستن رو يكي از صندلي ها كرد .احساس ميكرد نايي براي راه رفتن دور ميز نمونده
جوكر رنگي به سمت در رفت...جوكر سياه و سفيد مي لرزيد...نفس كشيدن براش سخت شده بود
جوكر رنگي پرسيد:كيه؟
صداي پشت در جواب داد:جوكر شماره سيزده
جوكر رنگي در رو باز كرد
جوكر سياه و سفيد بي هوش شد

33 comments:

Anonymous said...

عجب جوکر تو جوکریه
از این جمله ات خیلی خوشم اومد زندگی رو سخت نگیر ولی جدی بگیر

dani said...

این سوال منو آزار میده:
آیا همه جوکریم؟

Anonymous said...

بيهوشي جوكر سياه وسفيد از نحسي سيزده بود يا ...؟111

Anonymous said...

خدا کنه تو این مته زمضونی دیگه از این مشروبات الکلی کناره بگیریم...!

آدم آهنی said...

بازم یه نماینده فرستاد؟ خودش پس کی میاد؟

Anonymous said...

سلام مهدی جان
آقا این روزا من یه کم خنگ شدم
راستش هیچی از این ÷ستت نفهمیدم
اگه می شه یه کوچولو کمک کن

Anonymous said...

فکر کنم کار آسون و که منم دوست دارم جوکر سیاه و سفید کرد خدارو شکر که تنها جوکر بزدل من نیستم با فرض سیاه و سفید نبودن

Anonymous said...

می فهمم و می دونم که چی شد ..........
بازم همه چیز برگشت به جوکر سیاه و سفید و امان از این رنگی بازیا

Anonymous said...

نثار یوستین گردر کردن یک داستانک نیمه فلسفی ، و نشان دادن عروسک دست یک هم جنس بودن ما ، با این تعبیر زیبای جوکر ها ، با کمی چاشنی ایمان شکنی پارسی ، و شراب خواری را ، دوست داشتم اما این داستان بیشتر حق راسل بود تا گردر !

Anonymous said...

دركش ميكنم....جوكر سياه و سفيدو ميگم...شايد چون خودمم..پووووووووووووووووف

مهدی برزین said...

چه باحال.شاید اونم سیاه و سفید بود

PaRaDa said...

e!
man ham 1 jocker hastam
vali bi rang!

Anonymous said...

salam, khoobi?
che neveshtehaye nazian, kheili ziad gashang boodan. merci azizam ke be manam sar zade boodi.man linke shoma ro mizaram, bashe?
merci, shad bashi azizam

Anonymous said...

yadam raft begam, hich kas motlaghan jokere siaho sefid ya jokere rangi nist. hamamoon tarkibi az hardoim, na?

dani said...

سلام دوست خوبم
وبلاگم به روز شد

aram said...

بيهوشي
يه جور فرار از حقيقت

Anonymous said...

سلام. دنبال يه مينمال ديگه اومده بودم، سرم به سنگ خورد و بيهوش شدم

Anonymous said...

vai agar man onja bodam bara on ke ghash kardeh mimordam.....

Anonymous said...

so nice,I really like your writtings wish you happiness...

Anonymous said...

سلام
مگه مشروب در صدر اسلام حرام نيست؟ پس چگونه است اين حكايت مواج؟
پيروز باشي

Anonymous said...

نمي دونم چي بگم ولي ميدونم امام زمان خيلي با معرفت
تو هم انگاري خيلي دلت پاكه

براي ما بد بختا هم دعا كن

Roozbeh Ettehad said...

راستش منم زیاد نفهمیدم. فکر کنم نکتش تو شماره سیزده هست

Anonymous said...

واقعا اگه خالق ما بخواد بیاد و چشم تو چشم ما بشینه چی میشه؟ من دلشوره می گیریم... می ترسم ... ولی سعی می کنم طاقت بیارم و نگاش کنم...
سبز باشی.

Anonymous said...

mamnon ke sar zadi webloge u ham matalebe jalebidare lazat bordam shadihaiat bishomar

Anonymous said...

عجب......جوکر بودنم دیگه از اون چیزای جالبه زندگیه که آدم نمی دونه باهاش باید چه کار کرد...ممنونم که سر زدی

Anonymous said...

فكر نكنم وقتي بياد من بيهوش شم
!!!
خيلي بايد جذاب تر از اين حرفا باشه

Anonymous said...

bax said:
یکی از قشنگ ترین کتابایی که خوندم در مورد فلسفه همین بود
فلسفه آفرینشانسان رو خیلی خوب برام باز کرد
ذهن زیبای گوردر خیلی زیبا توانسته از کشتی و ملوان و ورق ها بازی بگیره
و دست جوکر ها درد نکنه
lynx.blogfa.com

Shine said...

یاد دنیای سوفی افتادم
باز قاطی کردم

بید مجنون said...

سلام
والا اونجا غم معنی خاص و عجیب غریبی نمیده ، منم فرقی با مردم ندارم. اینجا حکایت جوکر رنگی و سیاه و جوکر سیزده چیه؟؟؟؟

Anonymous said...

khundamet..nazare khasi nadaram joz inke khub bud omidvaram movafagh bashi.khorshidam ke begire age tu asemunam nabashe dige tolue dar kar nist..be tariki adat kardim!

Anonymous said...

خوب...منم هميشه تو ورزش لباس سيزده مي پوشيدم.......كاش مارو دعوت كرده بودين واسه مراسم

Anonymous said...

kash khodesh miumad na namayandash

Anonymous said...

چهاردهممي احتمالا جزو معصومين هست!