كافه دهكده گرگنما ها
اينجا كجاست
اينجا دهكده گرگنما هاي خوبه
خفاش اول كمي ترسيد. پرسيد:گرگنماي خوب هم داريم
خفاش بزرگتر جواب داد:اينا زماني كه گرگنما ميشن فقط به خون آشام هاي بد حمله ميكنن
شب پره اي كه اطراف اونها مي پريد متوجه صورت حيرت زده خفاش جوان شد
خفاش جوان :تا اينجاي مسافرتمون چيزاي خيلي خوبي يادم دادي اما اين يكي عجيبه
قبل از اينكه خفاش بزرگتر حرفي بزنه هيولايي به شكل گرگ خرامان از زير درختي كه دو خفاش روي آن استراحت ميكردند گذشت
خفاش بزرگتر:اين ها با همه خون آشام ها بد نيستند هرچند خوب هم نيستند باهاشون.مثلا به ما يا پشه ها يا خون آشاماي ديگه...خفاش جوان بين حرف هاي خفاش بزرگ گفت:زالو ها ...داراكولا ها ...خفاش بزرگتر گفت:بله به ماها كاري ندارن اما دراكولا ها.اين ها با بعضي از دراكولاها مشكل اساسي دارن
خفاش جوان :با كدوماشون؟خفاش بزرگتر ادامه داد:دراكولاهايي كه براي زنده موندن به بچه ها و زن ها حمله ميكنن
صداي ضعيف شب پره بحث بين دو خفاش رو متوقف كرد.شب پره گفت:اينجا هميشه آماده جنگ با دراكولا ها هستند.بعد از اين حرف خيلي نرم پريد و به سمت كافه دهكده رفت