درس
جوکر سیاه متفکرانه به جوکر رنگی نگاه کرد و پرسید:عقل کجاست
جوکر رنگی گفت:عقل خود تویی .یعنی همه جای تو
جوکر سیاه ناباورانه نگاه کرد
جوکر رنگی ادامه داد:عقل همون ادراک تو هست به اضافه قدرت تصمیم گیری.برای این دو عنصر چندین حس هست که در تمام بدن پراکنده هستند.همشون از مغز دستور می گیرند.اینها به اضافه چند تا عضو بدن تورو تشکیل می دند و در نهایت تو با تکیه بر اون حواس و اعضا می فهمی و تصمیم می گیری.عقل جایی نیست خود تویی.البته تو خیلی چیزهای دیگه هم هستی
جوکر رنگی آهی کشید و ادامه داد
مثلا تو عاشق آس دل هستی .یعنی تو عشق شدی و چون آس دل رو دوست داری حالا تو آس دل هستی
جوکر سیاه لبخندی زد و گفت:نه من جوکر رنگی هستم
9 comments:
خيلي قشنگ بود...راستي چرا جوكر رنگي نميدونست كه جوكر سياه عاشق اونه و نه آس دل...يا ميدونست شيطووووون!!!!ئ
bebakhshid man kiam?
من آس دل بودم ... جوکرم آس دل بود... من آس دل ماندم.. جوکرم از لابلای ورق ها افتاد و گم شد... فردا که پیداش کنم می دونم که آس پیکه....
دنبالش نمی گردم...
جوكر رنگي يه دستي زده بود نه؟؟؟
انسان به فضایل تمامی وحشی ترین و دلیر ترین جانوران رشک برده و آن ها را از ایشان ربوده است و بدین سان انسان شده است
ای جوکر سیاه زیرک...
وبت خیلی جالبه. خوشم اومد. در ضمن نوشتهات هم در مورد جوکر خیلی خوب بود. موفق باشید
بدرود
سلام ! وبلاگت رو خوندم خيلي عالي بود راستي جوكر رنگي خيلي زرنگه! !
khob man kodomam?
Post a Comment