Monday, March 31, 2008

تعبیر


تعریف کن خوابت رو پسرم
جوان تعریف کرد
پوسته زمین شکافته شد.چه نور قشنگی بود !یه چیزی اومد بالا ... یه دایره سفید و درخشان انگارنوید صلح و مهربونی و صداقت می ده .وای چه قشنگ بود.یواش یواش نقطه دیدم وسیعتر شد. پوستش کبود بود .دلم درد گرفت. به خودم می گفتم این چیه ؟ بوی بدی هم می داد. داشتم سبز لجنی و آغشته به آب زرد لزجی رو می دیدم.حالم داشت به هم می خورد.چشم نداشت.یه دماغ قرمز درازداشت . بالاتر اومد.یه دهن گشاد کبود با دندونهای سیاه...همین
تعبیرش چیه آقا
پیرمرد لبخندی زد و گفت:این که دیدی پسرم تجسم انفرادی از جامعه مذهبی ما و نماینده هاشون آخوندا بود...این نماد همون حدیث نبوی هست که گفت:بوزینه ها بر سر منبر بالا و پایین خواهند رفت...تو خوابت پسرم بوزینه رو دیدی که منبر نبوی رو تبدیل به خاک زمین کرده .کبود شده پوستش از خوردن خون مردم.آه مردم دودی شد و به پوستش رنگ کبود داده.بوی بدی که تو خواب استشمام کردی بوی ریا و تزویر هست.اون آب لزج آبروی رفته مذهبمون رو صورت این بوزینه است
جوان:چرا چشم نداشت آقا
پیرمرد:اون چشم لازم نداره پسرم...کسی که کورکورانه تقلید می کنه از اراجیف گذشته ها چه نیازی به چشم داره؟دماغ درازش نماد فضولی کردن تو کار مردم هست.قرمز چون گل انداخته از مستی غرور.پسرم انتظار نداشته باش دهان اون بوزینه که ازش حرفهایی می آد بیرون که خودش عمل نمی کنه قشنگتر از این باشه
جوان:نور سفید و دایره چی آقا
پیرمرد:اون نور نور گمراهی اونه که آدمهای سرگشته به اون نور به سمتش می رن اما به گمراهی می افتند

Wednesday, March 19, 2008

با یه گل هم بهار میشه











نوروز مبارک